به گزارش قدس آنلاین به نقل از «نشنال اینترست»، دونالد ترامپ به سرعت در حال از دست دادن فرصت برای خارج کردن نیروهای آمریکایی از افغانستان و مقصر خواندن روسای جمهوری گذشته این کشور در ایجاد شرایط کنونی افغانستان است.
تا چند هفته دیگر، نظامیان آمریکایی دیگری به افغانستان اعزام خواهند شد و ترامپ سومین رئیس جمهور آمریکا خواهد بود که با این جنگ دست و پنجه نرم میکند.
اقدام افزایش اختیار بیشتر به «جیمز ماتیس» وزیر دفاع آمریکا و اجازه تعیین سطح نیروها در افغانستان کار عاقلانهای بوده است؛ زیرا اتخاذ چنین تصمیم استراتژیک و مهمی را به کسانی که در این ارتباط تجربه و اطلاع دارند، سپرده است.
چنین تصمیمی، بررسی جنگ افغانستان را نیز در پی خواهد داشت و شامل پنتاگون، جامعه اطلاعاتی، وزارت خارجه، کارکنان شورای امنیت ملی و دیگر سازمانهای مربوطه آمریکا خواهد شد. اما ترامپ این گونه تصمیم نمیگیرد و تمام این مسئولیتها را به پنتاگون سپرده است.
این در حالی است که پنتاگون نیز برنامه خود را در دستور کار دارد و مایل نیست شکست در جنگ دیگری را بپذیرد همچنین پنتاگون قادر نیست تا مانند ترامپ از مسئولیت خود در اتفاقات افغانستان شانه خالی کند و مقامات پیشین را مقصر آن بداند.
اما با این وجود پنتاگون به خوبی میداند هنگامی که آمریکا نسبت به نیروهای کنونی، بیست برابر نظامی بیشتر داشتند هم موفق به پیروزی در افغانستان نشدند.
با در نظر گرفتن شرایط موجود جای تعجب نیست که هیچ یک از ژنرالهای ارتش آمریکا حتی به پیروزی در جنگ افغانستان نیز اشاره نمیکنند؛ آنها در هنگام اظهارنظر درباره افغانستان از عباراتی چون: «ایجاد ثبات»، «ممکن است روز پیروزی در جنگ افغانستان در تقویم مشخص نشده است» و «جنگ افغانستان جنگی است که ممکن است نسلها طول بکشد» و اینکه «ما در کره بیش از ۶۵ سال است که حضور نظامی داشتهایم»، استفاده میکنند.
«دیوید پترائوس» رئیس سابق سازمان سیا نیز معتقد است که آمریکا باید حضور نظامی خود در افغانستان را ادامه دهد.
وی اظهار داشت: آمریکا باید در افغانستان تعهدی پایدار و طولانیمدت نیز داشته باشد.
پترائوس درباره دلیل ماندن در افغانستان نیز گفت که این کشور نباید بار دیگر به پناهگاه و محلی امن برای القاعده و گروههای افراطگرای بینالمللی تبدیل شود، به گونهای که حملات یازده سپتامبر از آنجا برنامهریزی شده بود.
نشنال اینترست مینویسد که طالبان گروه تروریستی بینالمللی نیست و یک گروه شبهنظامی محلی است. علاوه بر آن نیز تروریستهایی که حمله یازده سپتامبر را انجام دادند از اعضای القاعده بوده و از طالبان نبودند. درست است که طالبان از آنها میزبانی میکنند، اما اکثر اعضای القاعده سعودیها بودند و طالبان نیز به دلیل ارزش بالایی که افغانها بر مهماننوازی قائلند، با اعضای القاعده مانند مهمان رفتار میکردند.
طالبان در ادامه نیز برای این اشتباه هزینه سختی را پرداختند و دلیلی وجود ندارد که گمان کنیم به دنبال تکرار اشتباه خود باشند.
نویسنده در ادامه این یادداشت تصریح میکند که طالبان به این دلیل با آمریکا میجنگد که مایل به حکومت بر کشور خود هستند، نه آمریکا.
این ادعا که خروج آمریکا از افغانستان این کشور را به پایگاه آموزش تروریستها تبدیل میکند، نادیده گرفتن این حقیقت است که حملات تروریستی اخیر در غرب توسط افراد محلی انجام شده و در این حملات از ابزاری چون چاقو و خودرو استفاده شد. اگر این تروریستها برای این حملات آموزش هم دیده باشند، از طریق اینترنت این آموزش صورت گرفته است.
در ادامه این یادداشت آمده است که افزایش نیروها هیچ تاثیری در توقف این تروریستها نخواهند داشت. علاوه بر این نیز داعش در چندین کشور پایگاه نظامی دارد و اگر ما برای برخورد با تروریستها باید کشورهایی که در آنها در آن آموزش میبینند را اشغال کنیم، بنابراین آمریکا باید به اشغال و حضور در لیبی، سوریه، عراق، یمن، سومالی، و قسمتهایی از نیجریه و مالی ادامه دهد. این در حالی است که آموزش طالبان غالبا در پاکستان انجام میشود.
در انتهای این یادداشت تاکید میشود که آمریکا باید تلاش کند بیشتر از تروریستهایی که میکشد، تروریستهای بیشتری به وجود نیاورد؛ کشتار غیرنظامیان که در جنگ موسوم به علیه تروریسم یکی از ابزار اساسی برای جذب نیروهای بیشتر تروریستی است.
نظر شما